خواهرم دیروز شکایت میکرد که یکی از برادران یه ترانه انداخته تو دهن امیرعلی: تو پلنگ منی، منو چنگ میزنی! ظاهرا برادر یه کلیپ گذاشته براش و اینم از اون روز هی داشته تو خونه میخونده. میگه صبح فاطمه (خواهر امیرعلی، وروجک سابق) هم که بیدار شده اولین جملهش این بوده: تو پلنگ من هستی، من را چنگ میزنی! :))) تازه برداشته کتابیش هم کرده :)
الان، این موقع شب یادش افتادم، گفتم برم ببینم کی کیو چنگ میزنه. خدایا! پروردگارا! این چه مهملاتیه که میخونن و ملت هم گوش میدن؟ مثلا یه جاش میگه چت و مت شدم الان قفل چشای توام! یا یه جای دیگه میگه اوفی اوفی! اوفی اوفی؟ نه واقعا اوفی اوفی؟؟؟
ده پونزده سال پیش، یه تابستون مدل موی خواهرم بودم که کارآموز آرایشگری بود. اول که انواع و اقسام شینیونهای باز و بسته رو رو سرم تمرین کرد، بعد هم شروع کرد از بلندترین مدل موکوتاهی موهامو قیچی کرد تا مدل کپتخممرغی! اون تابستون و اون آرایشگاه برای ذهن خالی از ترانهی من، شد اولین ترانهها و در واقع اولین اصوات ریتمیکی که به ذهن سپردم. یعنی ناخودآگاه خودش سپرده میشد. به نظرم تو این سالهایی که من از ترانههای کف جامعه نسبتا دور بودم، صنعت ترانه در ایران پسرفت چشمگیری داشته. تبریک میگم به جامعهی ترانهسرایان و ترانهخوانان. شما به خوبی توقع تودهی ملت رو تنزل داده و الان بدون زحمت زیادی میتونین ترانههای بیمحتوا تحویلشون بدین.